جشن نوروز، بازمانده و یادگار تمدن کهن ایران است که همزمان با سرآغاز فصل بهار و تجدید حیات گل و گیاه و زندگی نباتات پی ریزی شده است. در ادبیات فارسی جشن نوروز را، مانند بسیاری دیگر از آیین ها، به نخستین پادشاهان نسبت داده اند که در ابتدا نوروز و برگزاری جشن های نوروزی را از زمان جمشید، پادشاه پیشدادی دانسته اند و به همین جهت آن را جشن نوروز جمشیدی مینامند.
بر اساس کتاب های تاریخی، در ایران باستان، داریوش دوم به مناسبت نوروز سکه زرین ویژه ای را ضرب کرد که یک طرف آن شکل سربازی را در حال تیراندازی با کمان نشان میداد. اما باید توجه داشت که ضرب سکه زر و سیم یک قرن پیش از آن توسط داریوش اول آغاز شده بود، سکه هایی که "داریک" یا "دریک" موسوم بودند. اما رسم دادن سکه به عنوان عیدی از زمان هرمز دوم، پادشاه ساسانی از سال 304 میلادی آغاز شده بود که این رسم پسندیده به دلیل افزایش مشکلات اقتصادی مردم آرام آرام جای خود را به هدایای سنتی و کشاورزی تغییر داد.
رسم شاهان این بوده است که به شاهزادگان سکه های طلا عیدی بدهند و شاه عیدی را خود به حاضرین مرحمت می کرد و حضار به هنگام دریافت عیدی زانو زده و آن را دودستی میگرفتند و به پیشانی خود می برند و سپس از جای برمی خیزند و تعظیم کنان دور میشده اند. و اما ایرانیان باستان و مردم عامه، پیش از تحویل سال، سراپای خود را پاک می شسته اند و جامه نو پوشیده و با سرودن اوستا و انجام تشریفات مذهبی بر سر سفره نوروز که بترتیب خاص با شیرینی، شمع، آئینه، گل، سبزه، نقل، منقل آتش، عود، و سایر خوردنی ها و آشامیدنی های نیکو آراسته می شده است، به انتظار شندین صدای تبل و دهل شاهی و یا نقاره، که آغاز نوروز را علام میکرد می نشستند.
سکه به عنوان نماد شهریور امشاسپند و نگهبان فلزات بوده است و ایرانیان بعد از ضرب سکه آن را روی سفره نهاده اند تا نمادی برای افزایش دارایی آنها باشد.
در بیشتر مناطق فلات ایران، هفت سکه را در پیاله ای از آب میگذاشته و در سفره ی نوروزی مینهادند تا موجب برکت سفره آنان در سال نو شود. امروزه نیز سکه یک پای ثابت سفره های هفت سین است و دادن طلا و هدایای مختلف به نزدیکان و عزیزان همچنان رواج دارد.